کاش همیشه ماه پشت ابر بماند...

 

نمی خواهم بدانم ، شب مهتاب ، بی من چه می کنی

 


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 29 خرداد 1394برچسب:, | 17:42 | نویسنده : مهرزاد |

بهترین بازیگران هم اوج هنرشون اینه که

اشک و لبخند رو تو دو سکانس مجزا بازی کنن.........

هر چند پشت هم و بدون فاصله

ولی تو اشک های مرا می بوسیدی

در حالی که لبخند دیگری در آغوشت بود

پینوشت:یکی اذیتم میکرد ادرسشو داشتم کپی پیست بود اگه با ادرس اون کامنت اومد ببخشید

خانم سارا دست از سرم بردار من ادم سالمی هستم مثل تو نیستم .افتاد؟


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 12 خرداد 1394برچسب:, | 23:22 | نویسنده : مهرزاد |

تکه های شکسته اش را از زمین بر می چینم

 

ومی گذارم کنار تا دوباره به هم بچسبانم

 

اما این قلب شکسته جز برای من و برای

 

 گریه های شبانه ام به کار چه کسی خواهد آمد ؟

 

و چه بهتر هم که به کار هیچ کس نیاید

 

قلبی که به کار تو نیامد

 

قلبی که عقل را از من ربود

 

قلبی که دیوار عشق را تا ثریا بالا رفت

 

و هر از گاهی ترس از سقوط لرزاندش

 

ترس از شکستن ترس از تکه تکه شدن

 

ترس از پایمال شدن

 

امانمی دانم کجا خطایم بود که این گونه شکستم

 

نمی دانم که چرا سادگیم مرا به اینجا کشاند

 

همیشه فکر می کردم که ساده بودن بهترین کار است

 

اما ندانستم که هر جایی نباید سادگی کرد

 

زمانی باید گرگ بود و زمانی همچون شبان

 

نمی دانم کجای کار می لنگید ؟

 

کجا باید گرگ بودم اما نبودم ؟

 

و کجا باید شبان بودم اما نبودم ؟

 

هنوز به داشتن یک قلب پاک اما شکسته

 

که در سینه ام فقط به امید بازگشتت

 

 می تپد افتخار می کنم

 

به قول تو :

 

« دلهای پاک خطا نمی کنند . سادگی می کنند

 

و امروز سادگی پاکترین خطای دنیاست ! »


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 1 خرداد 1394برچسب:, | 13:22 | نویسنده : مهرزاد |