ای دزدان دریایی بیایید

من دل به دریا زده ام

همه دار و ندارم برای شما

این همه تنهایی حلالتان باشد


 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 28 بهمن 1393برچسب:, | 22:12 | نویسنده : مهرزاد |
خوابیدم

اما با چشم های باز

خیالت راحت باشه

هر چقدر دوست داری

بی وفایی کن ......

میگذارم پای کابوس هایم.......!

 


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 25 بهمن 1393برچسب:, | 22:20 | نویسنده : مهرزاد |

شب‌ها مترسک کتش را

روی شانه‌ی آدم‌برفی می‌اندازد

سیگاری با هم می‌کشند

و پرنده‌ها را به هویج مهمان می‌کنند.

ما که خواب‌ایم،همه با هم رفیق‌اند

ما که بیدار،دنیا دوباره سنگ می‌شود

 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 20 بهمن 1393برچسب:, | 22:14 | نویسنده : مهرزاد |

به آرزوی بچگی ام رسیدم
چقدر دلم می خواست تو صف اول نماز جماعت باشم
این بار نه تنها صف اول ، بلکه جلوتر از صف اول جای گرفتم
حتی جلوتر از پیش نماز
همه به من اقتدا می کنند
چقدر مهم شدم
نماز تمام میشود
همه به سمتم می آیند
روی دست بلندم می کنند
چقدر عزیز شدم
چند قدمی حرکتم می دهند
یکی فریاد می زند : " بلند بگو لا اله الا الله " . . .

 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 18 بهمن 1393برچسب:, | 22:2 | نویسنده : مهرزاد |

عاشقم گر نیستی

لطفی بکن نفرت بورز ...

بی تفاوت بودنت

هر لحظه آبم می کند ...

 


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 17 بهمن 1393برچسب:, | 1:22 | نویسنده : مهرزاد |

چه فرقی میکند مردی که پخش شده روی آسفالت

از کدام طبقه افتاده؟

به پرده های کشیده شده نگاه کن

هیچ پنجره ای دلواپس نبودن او نیست.

 


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 14 بهمن 1393برچسب:, | 22:13 | نویسنده : مهرزاد |

شنیدم وقتی می رفتی

رد پایت را پاک می کردی

بی خیال

من دنبال دلت بودم

وقتی دلت با من نیست

برو خوش باش

چه فرقی می کنه تو کجا باشی…..!


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 13 بهمن 1393برچسب:, | 22:58 | نویسنده : مهرزاد |

در آینه مردی دارد بغض می کند


بیایید بغلش کنید


پشتش را بمالید


به او بگویید همه چیز درست می شود


دلش می خواهد کمی دروغ بشنود


آینه را پایین تر نصب کنید


گمانم دیگر به زانو در آمده

 


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 11 بهمن 1393برچسب:, | 21:15 | نویسنده : مهرزاد |

وقتی تن کسی رو زخمی مي كنيد


دیگه بعدش نوازش کردنش فقط دردشو بیشتر می کنه!!

 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 10 بهمن 1393برچسب:, | 21:22 | نویسنده : مهرزاد |

 هر طور که میخواهی باز کن در را

آغوشت را ، دکمه هایت را

 سدها به اندازه آغوششان

 به دریا خیانت می کنند .

 


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 9 بهمن 1393برچسب:, | 23:25 | نویسنده : مهرزاد |
داستـــــــــــــان من هیـــــــــــــچ برنده ای نـــــــــــــــدارد

ما هر دو ماتیم مات هم

من مات تـــــــو شدم وتــو مات مــــــن

شبـحی بــــــــــــودی در دنیــــــــــــای تاریک مـن

بـــــــــرخاستی…شعله کشیدی…ســـــــــــوختم ســــــــــوختی خـــــــــاکستر شدیم…

در شطرنج دلــــــــم مهره ها ســــــــــوختند

می خواهم گریه کنم امـــــــــــا اشکی نمانده

مــــــــی خواهم سر به دیوار بکوبم

اما دیگر سری بر جا نمانده

می خواهم بخندم نـــــــرم نـــــــرم نـــــــرم

زندگـــــــی خنده ای  بیـــــــــش نیــــــــــست
 

برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 9 بهمن 1393برچسب:مات,کوه,شبح,برنده,داستان,دنیا, | 22:10 | نویسنده : مهرزاد |

غمم را با تو تقسیم می کنم

اشکهایم را به قرض بگیر

و با چشمهای من گریه کن

قطرات پیشکشی ام  را نشمار

وسعم همینست.

تو که بدانی کافیست.

بگذار دیگران بگویند

درد هدیه میکند.

 

پ ن 1:چه کسی برای عشق بازی من

شعر اتل متل خواند…؟؟؟

که پایت  را به راحتی از زندگیم وَرچـیــدی…؟


پ ن 2:در لابه لای دلشوره ها و ترس هایم،

لب پرتگاه ایستاده ام

میدانم دستم را نمیگیری..!!

فقط محض رضای خدا پرتم نکــن... !


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 2 بهمن 1393برچسب:, | 17:51 | نویسنده : مهرزاد |