بيهوده عاشق تو شدم
نه نامي داشتي
نه چهره اي.
در تاريكي بازي ميكردم
بايد ميباختم
حالا منم و دست هاي خالي
و ماه كه سكه اي است
دست نيافتني
حالا منم و سرشكستگي
قمار بازان
سرشكسته به خانه بر مي گردند.
برچسبها:
امروز درختی را بعد از یکسال دیدم
خشکیده بود ...
گفتم چرا خشکیدی؟
گفت بعد از آن روز که تو رفتی ...
یارت را با دیگری دیدم
زیر سایه ام می نشست
و به تو میخندید ...
برچسبها:
جایزه بازی با آدما ،
یه عروسک دیگست !
که هیچ نوازشی بی درد نیست !
پینوشت 2:خودتان را در قلب هیچ آدمی نچپانید ،
جا نمی شوید ،
چروک می شوید فقط !
برچسبها:
روز که نه!... دلگیرترین لحظه ی غروب جمعه شدند...
از روز رفتنت دق کرد حنجره ام...
شادی خشکید میان سینه ام...
در اوج تابستان برف نشست به پشت پنجره ام!
از لحظه ی رفتنت لحظه لحظه آرزو می کنم:
" کاش دنیا سه طلاقه ام کند! "
پینوشت:
کسی که با رفتنش
خوشبختی رو ازت می گیره
چطور میتونه بهت بگه:
روزی هزار بار برات آرزوی خوشبختی می کنم؟!!!
برچسبها: